باشگاه کوهنوردی کوهسار نیشابور
باشگاه کوهنوردی کوهسار نیشابور

باشگاه کوهنوردی کوهسار نیشابور

درخت جوز

تاریخ اجرای برنامه: 94/05/30
ساعت حرکت: 06:00
ساعت برگشت: 18:30

سرپرست برنامه: سلیمانی

گزارش: گاراژیان



  

روستای درخت جوز از روستاهای کهن و ییلاقی  شهرستان نیشابور می‌باشد که در شمال غربی شهرستان  و در کنار رودخانه ای به همین نام واقع گردیده‌است. این روستا یکی از مناطق بکر استان در زمینه گردشگری است  و هر ساله در ماه های گرم میزبان تعداد زیادی از  طبیعت  دوستان می‌باشد. رودخانه روستا که به رودخانه  طاغان یا درخت جوز معروف است  از غرب قله بینالود و در فاصله 10 کیلومتری درخت جوز سرچشمه می گیرد. دره اصلی رودخانه در اصطلاح محلی زو هاون (zow havan) نامیده میشود.رود در مسیر خود شعبه مهمی را از  دره ای به اصطلاح محلی اشدراو یا هشت دره اب که در ان چشمه پر آبی به نام  سوراخ سر نی (surakh sar ney) قرار دارد و تامین کننده بخش زیادی از آب رودخانه طاغان است را  دریافت میکند . از مناطق دیدنی این روستا ،درخت چنار مشرف به چشمه،  با قطری حدود 9 متر، غار سر نی، هاونی، و ارتفاعات بینالود است. .  غار سرنی (Sar ney) غاری زنده  است که در همه فصل ها دارای آب میباشد .این غار همچنین بزرگترین غار آبی استان خراسان میباشد . فاصله روستا تا غار حدود 9.5 کیلومتر است.  این غاربارها توسط گروه های مختلف بازدید شده اما  در سال 91 این غار توسط تیم متشکل از غارنوردان قزوین، مشهد و باشگاه کوهنوردی بینالود نیشابور بررسی و نقشه برداری شده است.در انتهای غار سیفونی قرار دارد که بخشی از ان بررسی شده است . طول قسمتهای شناسایی شده تا کنون 60 متر و عمق آن ۱۲ متر است. سیفون بطور کامل نقشه برداری نشده است و همچنان  امکان پیشروی وجود دارد1. در تاریخ 23 آبان 93 نیز تیمی 19 نفره متشکل از  15 نفر از اعضای هیئت کوهنوردی نیشابور و چهار نفر از دانشمندان ایران و آمریکا برای تحقیق در مورد این غار اقدام نمودند  که متاسفانه با آب دار بودن حوضچه ی اولی غار و با توجه به سردبودن هوا امکان پیشروی نبوده  و کار نیمه تمام مانده است2.

در تاریخ 30/05/94 در ساعت 6 صبح تیمی 28 نفره به سمت روستای درخت جوز به سرپرستی سرکار خانم سلیمانی از مسیر  جاده ی نیشابور- قوچان  حرکت کرده و پس از گذشتن از شهر فیروزه از سمت راست وارد جاده ی فرعی میشویم که به سمت شهر  بار و به روستای درخت جوز میرود و در ساعت  حدود 7:30 مینی بوس در اول روستا توقف کرده و تیم به سمت روستا حرکت کرد. بعد از گذشتن از کوچه  کوتاه و شیب دار که با خاکی نرم پوشیده شده بود و پشت سر گذاشتن  خانه های گلی و سنگی قدیمی به اولین جاذبه این روستا یعنی درخت چنار و چشمه ی آب رسیده و  با برداشتن آب  برای ادامه ی مسیر راهی شدیم و به صلاحدید سرپرست  در ساعت 8:55 برای صرف صبحانه توقف نموده و  سپس گروه به دو تیم پیمایش دره هاونی به سرپرستی خانم سلیمانی  و تیم پیمایش غار سرنی  به سرپرستی آقای عرب تفکیک شد.

گروه 19 نفره پس از طی مسافتی 3 ساعته به ابتدای دره هاونی رسیده، با وجود گرمای هوا برخی از بچه ها به آبتنی مشغول شدند، پس از آن و کمی استراحت و صرف نهار ساعت 14 مسیر برگشت را در پیش گرفتند. گروه هشت نفره غار در ساعت 9:15 بعد از صرف صبحانه به سمت هشت دره حرکت خود را اغاز نمودیم.هوا به شدت گرم بود اما مناظر زیبای منطقه و شوق رسیدن به غار باعث شده بود تا گرمی هوا آزار دهنده نباشد . در طول مسیر  بعد از گذشتن از باغات گردو به بوته های زرشک وحشی رسیدیم که خوشه های قرمز زرشک زیبایی وصف نشدنی را به وجود آورده بود ، این بوته ها در سراسر مسیر ما تا غار پوشش گیاهی اصلی منطقه را تشکیل میدادند و ما نیز هر از چند گاهی در کنار بوته ها توقف نموده و زرشک ها را از بوته چیده و طعم ترش زرشک ها تشنگی و نیاز به آب را برایمان کمتر میکرد  و سرپرست برنامه نیز از خواص زرشک وحشی  در درمان  و پیشگیری سرماخوردگی و پاکسازی  کبد و معده و ... توضیحاتی ارائه نمودند در ساعت 10:45  به مزار رسیدیم (یک مکان کوچک مذهبی به نام بابا طاهر ،که مورد احترام اهالی است.) همچنان به راهمان ادامه دادیم . پوشش گیاهی ادامه مسیر علاوه بر بوته های زرشک ، درخت هایی با میوه هایی به شکل مروارید و به گفته ی دوستان با طعمی بسیار تلخ  بود  .همچنین  درختچه های  نسترن نیز  از دیگر گیاهان منطقه بود  و البته گل های نسترن روی بعضی از درخت ها مانده بود اما اکثر آنها فاقد گل و دارای میوه ی نارنجی رنگ بودند و  باز هم سرپرست محترم  برنامه در مورد خواص میوه و گل نسترن توضیح دادند  از جمله اینکه گوشت این میوه، دارای ویتامین سی در سطح بسیار بالا میباشد و برای بسیاری از بیماری ها از جمله عفونت های ویروسی و نارسایی های کلیوی مفید میباشد.در ساعت 11:15 به چشمه ی آبی رسیده و استراحت کوتاهی نموده و  بعد از آب زدن سر و صورت و نوشیدن آب و پر کردن قمقمه ها  راهی شدیم . در بین راه به محله عشایر  رسیدیم که  خانم و آقایی همراه با گوسفندانشان در آنجا اطراق کرده بودند .و گوسفندان از شدت گرما در بین سنگها و سایه های منطقه پناه گرفته بودند . چوپان ، گروه را به خوردن گُر ماست (نوعی غذای محلی که از ترکیب ماست و شیر محلی بوجود می آید )  دعوت نمود و برخی از اعضا  دعوت را پذیرفتند و همسر چوپان نیز مقداری آویشن خشک شده به بچه ها دادند و بعد از تشکر به راه افتادیم . اینبار مسیر رودخانه را پی گرفتیم . در طول مسیر  رودخانه فسیل های زیبا با طرح های جالب به چشم میخورد  و در نهایت در ساعت 12 به دهانه غار سرنی رسیدیم. سرپرست موارد ایمنی برای غار را توضیح داده و سپس  به نوبت و با حفظ فاصله وارد شدیم . در ابتدای ورود به غار باید به صورت نشسته  عبور میکردیم ارتفاع بسیار کم بود و دیواره و سقف غار پوشیده از عنکبوتهای بسیار بزرگ بود و در عین زیبایی چندش آوربود . بعد از پیمودن کمی از مسیر از دست عنکبوتها خلاص شدیم .غار مرطوب و زمین گلی بود. سپس به حوضچه ی آبی رسیدیم که تا کمر ،آب ما را در برگرفته بود .آب بسیار سرد ولی دلچسب بود .بعد از خروج از گودال اب ارتفاع غار بیشتر شده و میتوانستیم به صورت دو خم مسیر را ادامه دهیم .از سقف غار آب میچکید و هوا همچنان مرطوب بود .سقف غار دارای سنگهای بسیار تیز بود و کف غار به دلیل وجود گِل سُر بود و لذا باید به هر دو توجه میکرده و مراقب میبودیم .در ادامه مجددن به گودال آبی کم عمقی  رسیدیم که به صورت نشسته به دلیل ارتفاع کمِ سقف از آن عبور نمودیم و سپس دالان نسبتا وسیعی  که بعد از آن چاه آبی با عمق زیادی وجود داشت به طوریکه بدون وسایل غواصی امکان عبور از آن وجود نداشت رسیدیم .عمق آب در ابتدای این چاه به بیش از 1.5 متر میرسید  و هوا  بسیار سنگین بود. با صلاحدید سرپرست پیمایش را متوقف کرده و بعد از گرفتن چند عکس یادگاری به سمت دهانه غار حرکت نمودیم  و در ساعت 13:20به دهانه ورودی غار رسیده و در ساعت 14 راه برگشت را پیش گرفتیم و اینبار آهسته تر گام برداشته و به جمع آوری زرشک  کوهی مشغول بودیم و  ساعت 15:45  به چشمه رسیده و با نوشیدن آب  نفسی تازه کرده و برای ناهار توقف نمودیم . بعد از صرف چای و ناهار در ساعت 16:20  به سمت مینی بوس حرکت کرده و  در ساعت 18:20 به ابتدای روستا رسیده  و به دیگر اعضای تیم ملحق شدیم . تیم هاونی زودتر از ما به روستا رسیده بود و برخی از اعضای تیم  با جوانان روستا  مشغول ورزش شده و والیبال بازی میکردند . در ساعت 18:30  سوار مینی بوس شده و در ساعت 7:45 به نیشابور رسیدیم .

 














نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد